۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه
مصطفی صابر: زنده باد انقلاب مردم سوریه!
وقایع امروز ( 22 آپریل 2011 ) با قطعیت بیشتری نشان داد که در سوریه نیز با یک انقلاب ریشه دار روبرو هستیم. مردم در ابعاد وسیع تر و در شهرهای بیشتری به میدان آمدند. این تظاهرات که پس از عقب نشینی بشار اسد مبنی بر لغو وضعیت فوق العاده و برخی "اصلاحات" صورت میگرفت، در واقع تودهنی محکمی به دیکتاتور و نمایش عمق و عزم انقلاب برای پیشروی و گسترش بیشتر بود. و او هم البته پاسخ وحشیانه و سراسیمه ای به تظاهرات مردم داد. اخبار رسانه ها حاکی است که دستکم 88 نفر در شلیک مستقیم اوباش اسد کشته شده و تعداد بسیاری زخمی و دستگیر شده اند. اما روند اعتراضات اخیر سوریه تاکنون نشان داده که با کشتار بیشتر مردم فقط ابعاد و جغرافیای تظاهرات گسترش یافته است. بعلاوه در تظاهرات امروز شعارهای علیه رژیم اسد و "پایان دیکتاتور" با صراحت بیشتر شنیده میشد و بعد از این رساتر هم خواهد شد.
هرچند که بگفته ناظرین هنوز ابعاد توده ای تظاهرات در سوریه برای مثال نظیر تظاهرات انقلاب مصر نیست، و همینطور ساختار سیاسی در سوریه امکان نمی دهد که بشار اسد مانند مبارک و بن علی کنار برود، اما تظاهرات امروز نشان داد که شمارش معکوس برای بشار اسد قطعا شروع شده و جدال های جدی تر انقلاب و ضد انقلاب در سوریه در پیش است. همین تظاهرات وسیعتر امروز مردم سوریه پس از "اصلاحات" کذایی و کشتار وحشیانه آنها توسط بشار اسد، موج وسیعی از نفرت علیه اسد و حمایت از مردم سوریه در سراسر جهان و بویژه "جهان عرب" و کشورهای منطقه دامن خواهد زد و موقعیت داخلی و بین المللی حکومت سوریه را تضعیف خواهد کرد.
انقلاب در سوریه هرچند که از همان زمینه عمومی انقلاب مصر و تونس و غیره برخوردار است، اما طبعا مشخصات و همینطور تاثیرات خاص خود را دارد. از جمله اینکه دیکتاتور سوریه بر خلاف دیکتاتورهای مصر و تونس که متحدین غرب بودند، یک رکن جریان اسلام سیاسی (جمهوری اسلامی، سوریه، حزب الله لبنان و حمس) در منطقه است. بی تردید سقوط و حتی تضعیف بشار اسد توسط انقلاب مردم سوریه همه این جریانات را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بویژه یک ضربه مستقیم نه فقط به موقعیت بین المللی جمهوری اسلامی که حتی موقعیت داخلی آن است. چرا که تمام توجیهات تبلیغی جمهوری اسلامی را که گویا انقلابات منطقه علیه دیکتاتورهای پروغرب است را نقش بر آب میکند و نشان میدهد که مردم در مصر و تونس و سوریه و یمن و غیره برای رهایی از شر دیکتاتوری و استبداد و برای "نان و کرامت" به میدان آمده اند. همانطور که مردم ایران در سال 88 علیه دیکتاتور اسلامی به میدان آمدند و در واقع پیشاهنگان انقلابات اخیر بودند. تا همینجا سکوت جمهوری اسلامی در قبال انقلاب سوریه و جنایات وحشیانه اسد مورد تمسخر و موضوع جک های مردم است و آنرا نشانه دیگری از ضعف و بی افقی و استیصال جمهوری اسلامی میدانند. آنطرف معادله هم البته صحیح است: سرنگون کردن جمهوری اسلامی به نیروی انقلاب مردم و یا گسترش اعتراضات علیه جمهوری اسلامی در عین حال کمک مستقیمی به مردم تحت ستم و انقلابی سوریه خواهد بود. / 22 آوریل 2011
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر