محمدرضا تقویفرد مدیر مسوول روزنامه خورشید بدلیل اظهار نظر در مورد مرگ ستار بهشتی محاکمه گردید.
محمدرضا تقویفرد در گفتوگو با ایسنا، با بیان این مطلب، گفت: صبح فردا در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، پرونده ما با شکایعت مدعیالعموم برای رسیدگی مطرح میشود.
پس از اعلام جرم مدعیالعموم در ۲۴ آبان ماه و صدور قرار از سوی شعبه ۹ بازپرسی، پرونده اواخر آبان ماه سال گذشته به دادگاه ارسال شد.
وی ادامه داد: دادستانی به استناد بندهای ۸ و ۱۱ از ماده ۶ قانون مطبوعات مبنی بر افتراء به دستگاه قضایی و نشر مطالب خلاف واقع خواست که من تحت تعقیب قرار گرفته و مجازات شوم.
موضوع مربوط به مصاحبهای میشد که اینجانب با شبکه ایران انجام داده بودم. بعد از فوت مشکوک مرحوم ستار بهشتی در بازداشت، شبکه ایران مصاحبهای با من داشت و از من در این رابطه سوالی پرسید که من نیز گفتم من به عنوان یک نویسنده از مرگ این وبلاگنویس در حین بازداشت خجالت میکشم و بسیار هم متاثر شدهام.
مدیر مسوول روزنامه خورشید افزود: ستار بهشتی کارگر بود و فارغ از اینکه کاری که انجام داده، خوب یا بد بوده است باید به اتهام او رسیدگی میشد و احتمالا اگر اثبات میشد عمل او جرم است بر اساس قانون باید به جرم وی رسیدگی میشده است؛ ولی متاسفانه او در بازداشت فوت میکند و دادستانی تهران در اطلاعیهاش نظر پزشکی قانونی را ذکر میکند که بر اساس آن ستار بهشتی هیچگونه بیماری که منجر به فوت شود نداشته است.
همچنین دادستانی تهران در اطلاعیه رسمی خود میگوید آثاری از ضرب و جرح در قسمتهایی از بدن ستار بهشتی وجود داشته و گفته شد که علت فوت احتمالا شوک بوده است.
وی گفت: در هر صورت قاضی رسیدگیکننده به پرونده، ماموران پلیس فتا را که از ستار بهشتی بازجویی کردهاند بازداشت میکند. خود این امر نشان دهنده این است که در هر صورت آنجا جرمی اتفاق افتاده زیرا اگر جرمی در آنجا اتفاق نیفتاده بود، عواملی که ضرب و جرح را ایجاد کرده و به ستار بهشتی شوک وارد کردهاند را بازداشت نمیکردند.
مدیر مسوول روزنامه خورشید تصریح کرد: دادستانی تهران همان زمان اعلام جرم میکند و میگوید چرا این حرفها زده شده است در حالی که بعدها کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی این مساله را بررسی کرد و حتی پیشنهاد داد که رییس فتا تغییر کند و این اتفاق نیز افتاد و عملا مشخص شد که در هر صورت این مرگ یک مرگ طبیعی نبوده است.
وی گفت: در همان موقع در صحبتهایم اشاره کردم به اینکه اگر قوه قضاییه اجازه میداد که رییسجمهور از زندان اوین بازدید کند این امر حتما به نفع جامعه، زندانها و قوه قضاییه بود از جمله اینکه در انعکاس مطالبی از این دست امکان بهرهبرداری عواملی در خارج از کشور وجود نداشت زیرا وضعیت زندانهای ما به طور شفاف نشان داده میشد و معلوم میشد که زندانهای ما مانند ابوغریب و گوانتانامو نیست. البته ممکن است افرادی هم وجود داشته باشند که تخلفاتی انجام داده باشند که جرم باشد.
تقویفرد تصریح کرد: متاسفانه قوه قضاییه در آن زمان نسبت به این صحبتها واکنش نشان داد و اینطور تفسیر شد که فلانی گفته است اگر احمدینژاد از زندان اوین بازدید میکرد ستار بهشتی کشته نمیشد؛ در حالیکه واقعا منظور من این بود که رییسجمهور، رییسجمهور همه مردم است و ما نمیتوانیم بگوییم که رییسجمهور، رییسجمهور زندانیها نیست.
مدیر مسوول روزنامه خورشید ابراز عقیده کرد: همین اظهارنظرها و تشکیکی که روی مرگ ستار بهشتی شده بود باعث شد که من به شعبه ۹ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شوم که به دلیل مرخصی بودن بازپرس این شعبه، بازپرس شعبه ۴ من را احضار کرد و در همان موقع من مصاحبهای انجام دادم و به موضوع اعتراض کردم که بازپرس پرونده ستار بهشتی من را احضار کرده است و چطور میتواند در این زمینه قضاوت عادلانهای داشته باشد؛ زیرا خود این بازپرس و عملکرد او مورد انتقاد است.
وی اظهار کرد: در پرونده ستار بهشتی اولا جرم در خارج از حوزه قضایی تهران اتفاق افتاده است، یعنی صلاحیت محلی رسیدگی به جرم مربوط به رباطکریم است. اما در تهران پلیس فتا گزارش را برای دادسرای فرهنگ و رسانه میآورد و بازپرس شعبه ۴ به موضوع صلاحیت محلی توجه نمیکند در حالی که اساسا دادستانی تهران حق ورود به این پرونده را نداشته است اما به دادسرای رباطکریم نیابت داده میشود.
تقویفرد ادامه داد: در دادسرای رباطکریم متهم را در منزل دستگیر میکنند و پس از تفهیم اتهام برای او قرار وثیقه صادر میکنند که در نتیجه ناتوانی متهم از تامین قرار وثیقه، وی در دهم آبان ماه به زندان اوین منتقل میشود. در روز یازدهم مجددا بر اساس درخواست پلیس فتا مرحوم ستار بهشتی را از زندان برای مدت ۱۰ روز در اختیار پلیس فتا قرار میدهند و حال سوال من از آن آقای بازپرس این است که اگر در مدت این ۱۰ روزی که متهم قرار وثیقه داشته و به دلیل عجز از تامین وثیقه راهی زندان شده، اگر خانواده متهم مراجعه میکردند و وثیقه را تامین میکردند و میخواستند طبق قرار صادره عمل کنند شما چطور توانستهاید که این متهم را با دستور دیگری به مدت ۱۰ روز در اختیار پلیس فتا قرار دهید.
وی ادامه داد: پس از اینکه متهم در اختیار پلیس فتا قرار داده میشود، در روز ۱۳ آبان پلیس گزارش میکند که متهم در بازداشتگاه فتا فوت کرده است.
مدیرمسوول روزنامه خورشید گفت: این موارد مطالبی است که عینا در گزارش پلیس و اطلاعیه دادستانی وجود دارد و باید ببینیم که واقعا چه اتفاقی افتاده است. اگر متهم مستحق این بوده که با قرار وثیقه آزاد شود باید شرایطی را فراهم میکردند و به خانواده او اطلاع میدادند تا امکان سپردن وثیقه فراهم شده و متهم آزاد شود نه اینکه در زمانی که او با قرار وثیقه در زندان است بازپرس دستور دیگری صادر کند و او را به بازداشتگاه پلیس فتا بسپارد.
تقویفرد با بیان اینکه «این مطالب اصحاب رسانه و روزنامهنگاران را درگیر کرده بود» اظهار کرد: امروز بسیاری از روزنامهنگاران ما افراد حقوقدان و آشنا با مسائل حقوقی هستند و درک میکنند که چطور ممکن است جرمی در رباطکریم اتفاق بیفتد، منزل متهم یعنی محل اقامت متهم و محل وقوع جرم در رباطکریم باشد و صلاحیت محلی رسیدگی به جرم در آنجا باشد اما از تهران نیابت بدهند و متهم را به تهران بیاورند.
وی گفت: بعد از انتقال متهم به تهران و صدور قرار وثیقه برای وی، مجددا متهم در اختیار پلیس فتا قرار داده میشود و متهم نیز قبلا به بازپرس اطلاع داده که در بازداشتگاه رفتار خوبی با او نداشته است اما بازپرس مجددا او را در اختیار پلیس فتا قرار میدهد.
مدیر مسوول روزنامه خورشید گفت: بحث بعدی این است که نظارت بر بازداشتگاهها و زندانها جزء وظایف مسلم قوه قضاییه است و شما میبینید که در دادگاه کهریزک، متهمان را دارند به این دلیل تحت تعقیب قرار دادهاند که بر بازداشتگاه کهریزک نظارت نداشتند و به همین خاطر حتی اتهام معاونت در قتل را تفهیم کردهاند. اگر این اتفاق در دادگاه کهریزک میافتد در مورد پرونده ستار بهشتی نیز باید رخ بدهد یعنی در مورد پرونده ستار بهشتی نیز واقعا عدم نظارت دستگاه قضایی بر بازداشتگاه باعث میشود که چنین اتفاقی بیفتد؛ بنابراین هم بازپرس پرونده ستار بهشتی و هم دادستان تهران باید پاسخگو باشند و به جرم آنها نیز رسیدگی شود.
وی گفت: در اینجا نوعی دوگانگی رفتاری در عملکرد قوه قضاییه مشاهده میشود که به راحتی قابل لمس است زیرا در اطلاعیه دادستانی صراحتا گفته میشود که در بدن متهم آثار کبودی و جراحت دیده شده است و پزشکی قانونی نیز عنوان میکند که «در حال حاضر با توجه به بررسیهای انجام شده و اطلاعات موجود علت قطعی فوت از لحاظ پزشکی مقدور نیست اما نظر به اینکه در معاینه جسد و بررسیهای تکمیلی هیچگونه دلایل و شواهدی از بیماری منجر به فوت احراز نگردیده است، محتملترین علت منجر به فوت میتواند پدیده شوک باشد که در صورت احراز ایراد ضربه یا ضربات به نقاط حساس بدن یا فشار شدید روانی این عوامل میتواند عامل شوک مذکور باشد».
مدیر مسوول روزنامه خورشید گفت: پزشکی قانونی در این نظریه صراحتا اعلام میکند متهم بیمار نبوده، ضربه یا ضرباتی به او وارد شده و این عوامل میتواند در فوت او موثر باشد. متعاقب آن هم مامورانی که او را بازجویی کردند تحت تعقیب قرار میگیرد و بازداشت میشوند.
تقویفرد اظهار کرد: مطالبی که گفته شد جزو حقوق مطبوعات است زیرا قانونگذار در ماده ۴ قانون مطبوعات تصریح کرده که «هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطالب یا مقالهای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند» یعنی قانونگذار صراحتا میگوید کسی حق ندارد چنین دخالتی کند که آزادی بیان را از مطبوعات بگیرد.
وی ادامه داد: آزادی بیان جزو حقوق مسلم مطبوعات است منتهی متاسفانه به موضوع از یک منظر داخلی نگاه شد. نگاه کنید خود پرونده ستار بهشتی هنوز به دادگاه نرسیده اما ما که به عنوان روزنامهنگار راجع به این موضوع اظهارنظر کردهایم، پروندهمان فردا در دادگاه رسیدگی میشود در حالی که باید به پرونده اصلی به سرعت رسیدگی میشد.
مدیر مسوول روزنامه خورشید افزود: نکته بعدی اینکه در مورد پرونده کهریزک موضوع به دادگاه نظامی ارجاع شد اما در مورد پرونده ستار بهشتی، پرونده در دادسرای جنایی رسیدگی میشود و دادسرای جنایی زیر نظر دادستانی تهران است که باید پرسید آیا واقعا دادسرای جنایی که زیر مجموعه دادستانی تهران است به اشتباهات، کوتاهیها و مسائلی که مرتبط به دادستانی تهران خواهد بود رسیدگی خواهد کرد؟ و آیا اصلا اجازه و توان این رسیدگی را دارد؟
وی گفت: به نظر من در این پرونده دادستانی کل کشور باید دستور میداد که پرونده به جای دیگری فرستاده شود تا این امکان وجود داشته باشد که قصور احتمالی بازپرس پرونده و تشکیلات قضایی در آن پرونده را بتواند رسیدگی کند. با همه این تفاسیر است قرار است که من فردا در دادگاه حاضر شوم و در حالی که هنوز پرونده ستار بهشتی به دادگاه نرفته و زمان رسیدگی برای آن تعیین نشده ما محاکمه شویم که چرا راجع به آن واقعه صحبت کردهایم.
مدیر مسوول روزنامه خورشید تصریح کرد: بحث این است که اگر ما حرف نزنیم و ورود نکنیم و دنبال حقوق هممیهنانمان در کشور نباشیم طبیعی است که در خارج از کشور عدهای میآیند و از منظری دیگر و متناسب با منویات خودشان به موضوع ورود میکنند و مطالبی را در مورد دستگاه قضایی و نظام ما بگویند در حالی که واقعیت ماجرا این است که همه باید در چارچوب قانون حرکت کنند و این اتفاق حتما میافتد و اگر مامور یا مامورانی در موردی خطا کردند باید به خطای آنها بر اساس قانون رسیدگی شود.
وی گفت: ستار بهشتی یک کار خلاف قانونی انجام داده است و طبیعتا این باید با استفاده از حقوق شهروندیاش به او تفهیم اتهام میشده و متناسب با جرمی که انجام داده مجازات میشده است زیرا ما حتی اگر یک نفر به اعدام محکوم شود حق نداریم قبل از اعدام به او یک سیلی بزنیم.
تقویفرد اظهار کرد: اسلام بسیار به حقوق انسانها احترام میگذارد و اصلا دین حقوق و تکریم انسانهاست و ما در قرآن داریم که کشته شدن یک نفر کشته شدن یک جامعه است یعنی اینقدر شخصیت و کرامت انسان با اهمیت معرفی شده است و قوانین جمهوری اسلامی ایران نیز همینطور است ولی اشتباه یک نفر حادثهای را ایجاد میکند و دستاویزی میشود برای کسانی که از این موضوع استفاده کنند.
مدیر مسوول روزنامه خورشید گفت: متاسفانه گاهی هم که انتقادی صورت میگیرد و موضوع کالبدشکافی میشود میبینیم که احضاریهای میآید و فرد منتقد به دادگاه احضار میشود. من حتما در دادگاه حاضر خواهم شد و مطمئن هستم که دستگاه قضایی با عدالتگرایی به این موضوع ورود خواهد کرد و خوشبین هستم به اینکه در واقع میتوانم در رابطه با حقانیت آنچه که گفتم در دادگاه دفاع خوبی داشته باشم و مطمئن هستم که هم هیات منصفه و هم رییس دادگاه به این موضوعات توجه خواهد کرد اما آنها همچنین باید به این موضوع توجه داشته باشند که روزنامه خورشید متعلق به کارگران، بیمهشدگان و بازنشستگان است و من به عنوان مدیر مسئول این روزنامه که حکم نوکری این کارگران را دارم نمیتوانم ببینم که یک کارگر وبلاگنویس بر اثر قصور افرادی جان خود را از دست میدهد و من در برابر این موضوع سکوت کنم.
تقویفرد در پایان گفت: وظیفه شرعی من ایجاب میکند که در این رابطه ورود کنم و امیدوارم که دستگاه قضایی نیز اجازه بدهد که در سال حماسه سیاسی و اقتصادی امکان آفرینش حماسه سیاسی در کشور وجود داشته باشد و با سعه صدر اجازه بدهد که در چارچوب قانون فضای مطبوعات باز باشد و امکان خلق حماسه سیاسی در کشور وجود داشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر