(ایسکرا 670 )
عبدل گلپریان
در حالی به استقبال روز جهانی کارگر می رویم که معیشت و زندگی کارگران و 99 درصد مردم زیر قوانین سود و سرمایه و در سایه ابزار سرکوبگرانه مشتی لاشخور، دزد و اوباش اسلامی روز بروز فلاکتبار تر می شود. گزارش و آمارهای منتشر شده رسمی و دولتی خبر از افزایش صد در صدی نیازمندیهای اساسی را منتشر کرده اند.
در حالی به استقبال روز جهانی کارگر می رویم که معیشت و زندگی کارگران و 99 درصد مردم زیر قوانین سود و سرمایه و در سایه ابزار سرکوبگرانه مشتی لاشخور، دزد و اوباش اسلامی روز بروز فلاکتبار تر می شود. گزارش و آمارهای منتشر شده رسمی و دولتی خبر از افزایش صد در صدی نیازمندیهای اساسی را منتشر کرده اند.
این اقلام از سرپناه گرفته تا نان خالی سفره کارگران که قابل مقایسه با یک زندگی برده وار هم نیست، گلوی کل جامعه را می فشارد. از دستمزدهای گرو گرفته شده که بطور قطره چکانی ماهها هم از آن خبری نیست گرفته تا افزایش هر ساعت و هر ثانیه قیمت ابتدایی ترین مایحتاج زندگی مردم، تبدیل شدن اعتیاد و تن فروشی به یک پدیده عادی و روزمره و سرایت آن در میان کودکان و نوجوانان و بلاخره تحمیل بتمام معنا یک بی حقوقی مطلق به میلیونها انسان، شرایط و وضعیتی است که اسم آنرا گذاشته اند زندگی.
اما داستان فقر و فلاکت مردم تنها به آنچه که گفته شد خاتمه پیدا نمی کند. کارگران و اکثریت مردم از همان ماده 41 قانون کار کذایی مورد ادعای سود و سرمایه حاکمان اسلامی مبنی بر تعین حداقل دستمزد متناسب با نرخ تورم هم بهرمند نیستند. شرایط و اوضاع فلاکتبار زندگی اقتصادی مردم تنها مختص به روزها، ماهها و یا بیست و سی سال گذشته هم نیست. تحمیل این سیه روزی در ماهیت نظام سود و سرمایه و حکومتی نهفته است که از همان روزهای اول سربرآوردنش با خود به همراه داشت.
حاکمان اسلامی سرمایه از ابتدای بقدرت رسیدنشان برای استثمار، دزدی، فساد و چپاول هستی مردم تنها به کشتار فیزیکی مردم معترض و اعدامهای دسته جمعی که کثیف ترین کارنامه این حکومت بوده قناعت نکرده اند. وضع موجود به بیانی دیگر کشتار زندگی اقتصادی کارگران و مردم است. تحمیل نوعی از مرگ تدریجی که در هیچ دوره ای از تاریخ زندگی بشر سابقه نداشته است.
در خرداد، مهر و آذرماه 91 فعالین و تشکلهای کارگری طومار سی هزار امضا را در اعتراض به دستمزدهای زیر خط گرسنگی و در اعتراض به جهنمی که حاکمان اسلامی سرمایه برایشان رقم زده اند منتشر کردند. دولت، نماینده کارفرمایان و سازمان دست ساز کارگری دولت با تعیین 25 درصد بنام افزایش دستمزد عملا به طومار سی هزار امضای کارگران دهن کجی کردند.
برای یکسال 25 درصد افزایش دستمزد تعیین می کنند و از آنسو روزانه قیمت اساسی ترین نیازمندیهای ابتدایی و اولیه از 50 تا 100 درصد افزایش پیدا می کند که سود حاصله از آن به جیب همین مفتخورها می رود.چپاولگران اسلامی خود اعتراف می کنند که حداقل تامین زندگی یک خانواده کارگری در ماه 2 میلیون تومان است اما مبلغ 470 هزار تومان را که ماهها هم بدست کارگر و خانواده های کارگری نمی رسد برایش رقم زده اند. این وضع دیگر برای هیچ کس قابل دوام و قابل تحمل نیست. اگر سود و استثمار ارتجاع اسلامی سرمایه اینچنین تباهی مطلقی را فراهم کرده است اما برای کارگران و مردم زیر خط فقر و گرسنگی تلاش و مبارزه برای زندگی، زنده ماندن و کنار زدن این تباهی از همان آغاز پیدایش این هیولا در جریان بوده است.
اول مه در راه است. در این روز مطالبات انسانی و پایمال شده خواست کارگران و همه مردم است. روز اعتراض به بردگی، روز اعتراض به نظم گندیده سرمایه داری و روز ابراز تنفر از حکومتی که جامعه ای را به تباهی کشانیده است. اول مه فرصتی است که باید با صدای بلند خواستار افزایش دستمزدها متناسب با سطح تورم شد. پرداخت حقوقهای معوقه، تعیین تکلیف بیمه کارگران در همه بخشها، برچیدن شرکتهای پیمانکار، پایان دادن به قراردادهای موقت، اجرای قوانینی در ممانعت از کارهای سخت و زیان آور، حقوق بازنشستگان، خواست آزادی کارگران زندانی، همه زندانیان سیاسی و دهها خواست و مطالبه دیگر کارگران و مردم باید بعنوان پرچم اعتراض برافراشته شود.کلید برگزاری یک اول مه قدرتمند و با شکوه و تعرض به وضع فلاکتبار موجود در گرو صف متحد کارگران، همبستگی محکم در میان فعالین و تمامی تشکلهای کارگری و بسیج توده های هرچه وسیعتر در جامعه است. اول مه صدای اعتراض تهیدستان، صدای اعتراض بردگان مزدی و میلیونها انسان به این همه ستم و نابرابریها است.
گرامیداشت اول مه با ابتکار و دخالت آکتیو فعالین کارگری و شرکت همه کارگران و مردم ستمدیده در شهرهای کردستان و اعلام مطالبات انسانی در قطعنامه های این روز، امید به آینده ای بهتر را به مردم نوید خواهد داد. اول مه روز اعلام کیفرخواست ما کارگران علیه سود و سرمایه، علیه مشتی دزد و چپاولگر و علیه دستمزدهای زیر خط فقر است. شهرهای کردستان و بویژه سنندج تاریخا مهر خود را بر این روز کوبیده است. تجارب و دستاوردهای گذشته می تواند هموار کننده باشکوهترین اول مه در سنندج باشد. اول مه روزی است که باید با همت فعالین و تشکلهای کارگری، کل جامعه را بحرکت در آورد و برای تحقق و مطالبه خواستهایمان با تجمع و گردهمایی های باشکوه و گسترده در میادین، خیابانها، پارکها و هر جایی که امکان آن هست گسترده تر از سالهای قبل بمیدان بیائیم. در این روز خواست بنیادی میلیونها کارگر و مردم بستوه آمده تغیر اساسی و پایه ای وضع موجود است.
9 آوریل 2013
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر